loading...
Madaraneh
تنها بازدید : 11 جمعه 14 فروردین 1394 نظرات (0)

مزارت آمدم دل ریش و با چشمان تر مادر

نبودی عمر دنیا کاشکی زین بیشتر مادر

تو با من همنشین بودی و چون جانم عزیز اما

بگو از من چه بد دیدی؟ که خود رفتی سفر مادر

سراپای وجودت ماه من پر مهر بود اما

کنون بی مهرت ای ماهم ندارم پا و سر مادر

از آن روزی که صید دام عشقت گشته ام دانم

که آب و دانه خوش دادن ترا باشد هنر مادر

به گیسوی پریشانت چو این دل مبتلا بودست

در اندوه و غم هجرت شدم شوریده سر مادر

مرا بر بالهای خود به اوج آسمان بردی

کنون در آسمانی و شدم بی بال و پر مادر

به شوق دیدنت هر شب روم در خواب تا شاید 

که آن رخسار زیبا را ببینم تا سحر مادر

بیا امشب به بالینم مرا دریاب غمگینم

به آن چشمان پرمهرت مرا یکدم نگر مادر

روح همه مادران از دنیا رفته شاد. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
عشق مادرم،سپاس که دیدن میکنید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پروفایل مدیریت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 122
  • بازدید کلی : 1,053